معنی بر اساس - جستجوی لغت در جدول جو

بر اساس

تصویری از بر اساس — تصویر بر اساس

فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی مساس — تصویر بی مساس

بی بنیاد و بی اساس

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از سه اساس — تصویر سه اساس

موالید ثلاثه: جماد نبات و حیوان

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

سنگدل

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

سنگدل

فرهنگ واژه فارسی سره

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

بی پایه

فرهنگ واژه فارسی سره

بی اصل، بی بنیاد، بی پایه، بی ربط، بی سروته، پوچ، سست، سست بنیان، مهمل، نامعتبر، واهی
متضاد: معتبر، اساسمند، محکم

فرهنگ واژه مترادف متضاد

برپایه، برحسب، برطبق، به موجب

فرهنگ واژه مترادف متضاد

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

لا أساسٌ له

دیکشنری فارسی به عربی

تصویری از بی اساسی — تصویر بی اساسی

بی اساسی

Farfetchedness

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از با احساس — تصویر با احساس

با احساس

Feelingly

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

Crass, Dispassionate, Expressionless, Insensible, Insensitive, Inexpressive, Unemotional, Unfeeling

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

Groundlessly, Unsubstantially, Unsubstantiated

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

sans fondement, de manière non substantielle, non fondé

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از با احساس — تصویر با احساس

با احساس

чувственно

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

bila msingi, isiyo na msingi

دیکشنری فارسی به سواحیلی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

بے بنیاد طور پر , بے بنیاد , بے بنیاد

دیکشنری فارسی به اردو

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

ভিত্তিহীনভাবে , ভিত্তিহীনভাবে , অপ্রমাণিত

دیکشنری فارسی به بنگالی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

根拠なしで , 実質のない方法で , 根拠のない

دیکشنری فارسی به ژاپنی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

temelsiz bir şekilde, önemsizce, temelsiz

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

근거 없이 , 비본질적으로 , 근거 없는

دیکشنری فارسی به کره ای

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

באופן חסר בסיס , ללא בסיס , חסר בסיס

دیکشنری فارسی به عبری

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

निराधार , असार रूप से , बिना प्रमाण

دیکشنری فارسی به هندی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

tanpa dasar, tanpa substansi, tidak berdasar

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

ไร้เหตุผล , อย่างไม่มีสาระ , ไม่มีหลักฐาน

دیکشنری فارسی به تایلندی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

ongegrond, onsubstantiëel

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

sin fundamento, insustancialmente, no fundamentado

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

senza fondamento, insostanzialmente, infondato

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

sem fundamento, insubstancialmente, não fundamentado

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

无根据地 , 无实质地 , 无根据的

دیکشنری فارسی به چینی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

bezpodstawnie, bez podstaw, bezpodstawny

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

безпідставно , непідставно , безпідставний

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

unbegründet, unwesentlich

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از بی اساس — تصویر بی اساس

безосновательно , неосновательно , необоснованный

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از بی احساس — تصویر بی احساس

بی احساس

грубый , безучастный , бесстрастный , невыразительный , бесчувственный , нечувствительный , бесчувственный , бессердечный

دیکشنری فارسی به روسی